ارغوانارغوان، تا این لحظه: 9 سال و 7 ماه و 28 روز سن داره

خط خطی های مادرانه

اولین سالگرد حضور

1393/9/3 23:49
نویسنده : niloofar
1,413 بازدید
اشتراک گذاری

تا قبل از تو انگار دقیقه ها و ثانیه ها قهر بودن با من. نه عقربه های ساعت میلی به جلو رفتن داشتن و نه برگه های تقویم میلی به ورق خوردن. انگار هر روز که بیدار میشدم دوباره همون روز قبل بود. ترس هرگز نبودنت انقدر بزرگ بود که با هر دلخوشی ای مقابله میکرد. امید شنیدن صدای قلبت که یه دنیا از من دور بود، الان همه دنیای من و احاطه کرده. پارسال چهارم آذر خجسته روزی بود که مقدر شد باشی. ولی الان به فاصله یک چشم به هم زدن یکسال از روز خلقت تو گذشته. یکسال با هزار و یک واهمه که نکنه نتونم مادر خوبی باشم. یکسال با دعا و خنده و سونوگرافی و روزشماری برای وعده بعدی دیدار. وقتی با منی زمان چقدر زود میگذره...

به رغم همه سختی ها چقدر ما زنهای میکرویی خوشبختیم. کافیه چشامونو ببندیم که حس کنیم خدا خودش بغلمون کرده و آروم تو گوشمون زمزمه میکنه "نکنه بترسی.نکنه غصه بخوری". راستم میگه، به جز ما کی میدونه نازدونه ش چه روز و چه ساعتی تشکیل میشه؟ کی میتونه قبل از اینکه فرشته ش تو دلش لونه کنه ببیندش؟ کی میدونه جنینی که توی شکم داره دقیقا چند روزشه؟ ولی ما میتونیم ساعتهای حضورش و بشماریم. میتونیم تو سومین روز تشکیلش ببینیمش. حتی میتونیم فیلم بی نظیر لحظه ی لقاح جنینمون و ببینیم.انگار بیشتر میتونیم حسش کنیم. انگار این جنین و از روز سوم میذارن کف دستمون و میگن از حالا به بعد شیشه ی عمرش دست شماست. آسته آسته قدم برمیداریم مبادا دلش بلرزه. انگار بیشتر مواظبشیم. حتی براش تاوان های سنگینی میدیم ولی هرچی سختتر باشه بیشتر عاشقش میشیم. وقتی هم که در آغوش گرفتیمش همه دنیا مال ما بشه.

دختر قشنگم امروز سه ماه و بیست و یک روز از تولدت میگذره. سپاس خدایی رو که من و لایق داشتن تو دونست.

 

پ.ن: مریم عزیزم برای بار سوم به انتظار شکوفه کردن بذرهای درونش نشسته. دعاش کنید.

عکسهای دخترم در ادامه مطلب

 

 

دخترم

 

 

دخترم

 

 

دخترم

 

 

پسندها (11)

نظرات (15)

مامان صدیقه
4 آذر 93 12:06
وای خوشکلم.عزیزم... مبارک باشه داشتن این نازدونه.چرا دیگه بهمون سر نمیزنی نیلوخانم؟
niloofar
پاسخ
مرسی صدیقه جون. شرمنده این مدت حال و هوای وبگردی نداشتم. به وبلاگ خودمم خیلی سر نمیزدم. جتما میام دیدنتون
شیمـا مـامـی رادیـن
4 آذر 93 13:16
چه حس قشنگی میتونم درک کنم خدا دختر گلت رو برات حفظ کنه نیلو جون هزاااااااااااااااااااااااااار ماشالا مثل ماه میمونه این دخملی نازمون الهی که همیشه سالم و سلامت باشه مریم جون هم یه جورایی مطمئنم این آخرین انتقالشه ایشالا به امید خدا صاحب دو تا شاید هم سه تا نی نی ناز نازی میشه منم نزدیکم به روزهای بغل گرفتن رادینم برامون دعا کن نیلو جون
niloofar
پاسخ
مرسی شیما جون. قدم نورسیده مبارک عزیزمممم ماشاله خیلیییییییییی نازه رادین جون
آیدا
5 آذر 93 11:44
اونقدر زیبا می نویسی که ددباره و ده باره می خونم متنت رو و هر بار بیشتر از قبل توی سالهای گذشته می چرخم .من هر روز اینکار رو می کنم اینطوری انتظار برای آینده برام آسون تر میشه.. بهایی که پرداختیم و داریم می پردازیم.. قدر نعمتی رو که بهمون داده شده رو بیشتر می دونیم نیلو هر کی گفت ارغوان شبیه تو نیست بزنش... وای اون عکس آخریه انگار نیلوفر رو مینی مایز کردن... قربونش برم نفس خاله اشه
niloofar
پاسخ
عزیزمممممممممممم مرسیییییییی
ﺳﺤﺮ
5 آذر 93 14:47
ﺍﯼ ﺟﺎﺍﺍﺍﺍﺍﺍﻥ،ﻗﺮﺑﻮﻥ ﺍﯾﻦ ﺩﺧﻤﻞ ﻭ ﻣﺎﻣﺎﻧﯿﺶ ﺑﺮﻡ ﻣﻦ،ﭼﻘﺪ ﺫﻭﻕ ﻣﯿﮑﻨﻢ،ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺧﻮﺩﻣﻢ ﯾﺎﺩﺍﻭﺭﯼ ﮐﺮﺩﯼ،ﺧﺪﺍﯾﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﺎﺣﺎﻟﻪ،ﻟﺤﻈﻪ ﺗﺮﺍﻧﺴﻔﺮ ﮐﻪ ﻣﻦ ﯾﻪ ﻟﺤﻈﻪ ﻓﮏ ﮐﺮﺩﻡ ﺳﺮﻡ ﺭﻭﯼ ~ﺍﯼ ﺧﺪﺍﺳﺖ،ﺣﺲ ﺍﺭﺍﻣﺸﯽ ﺩﺍﺷﺖ ﮐﻪ ﻧﮕﻮ،ﺧﺪﺍ ﺩﺧﻤﻞ ﺧﻮﺷﮕﻠﺘﻮ ﺣﻔﻆ ﮐﻨﻪ،ﻣﺎﺷﺎﻟﻪ ﺑﻪ ﻧﺎﻧﺎﺯ ﺧﺎﻧﻮﻣﻢ
niloofar
پاسخ
بازم دوست دارم این لحظات قشنگ و تکرار کنم خیلییییییییییی قشنگه یادآوریش
مامان بهار
5 آذر 93 16:40
عزیزززززز دلممممممم هزار ماشالا به این گل دختر
niloofar
پاسخ
مرسی آرام جونم
ادی
5 آذر 93 21:35
تمام حرفهای من بود.گل پسر منم دقیقا توی روز چهار اذر تک سلولی شد!!!!!! منم دیشب به شوهرم گفتم کی انقدر دقیق از این چیزا خبر داره؟ کی عکس جنینش رو دیده که ما دیدیم.دو روز دیگه یعنی هفت اذرهم که روز امانت دار شدنمونه
niloofar
پاسخ
خیلیییی شانس بزرگیه آدی جون
فرگل
6 آذر 93 14:31
سلام. داشتم مطالب قبلیتو میخوندم، متوجه شدم 7 آذر مصادف با روز اولیه که دختر کوچولوتو تحویل گرفتی.... سالگرد مادر شدنت مبارک
niloofar
پاسخ
ممنون عزیزم. لطف کردی
مامان ماریا
6 آذر 93 20:18
سلام خوشگل خانم . دلم براتون تنگ شده بود ماشاا.. دخملی چه ناز شده اینم هزارتا بوس خوشگل ...........................................................
niloofar
پاسخ
میسیییییییییی خاله
مامان عسل 
8 آذر 93 8:48
جوووونم خوشگل خاله چقدرلباست بهت میادفداتشم ...روی ماهتومی بوسم جییییییگر
niloofar
پاسخ
مرسی خالههههه
آسيه
8 آذر 93 10:17
خدايا نگهدارش باش
niloofar
پاسخ
آمین
زهرا
12 آذر 93 12:40
ان شالله سالگرد 120 سالگی حضور ارغوان عزیز خدا برات حفظش کنه مامان نیلوفر ماشالله هزار ماشالله چه ناز شده دختر ما خاله لوپاتو گاز بگیره
niloofar
پاسخ
مرسی عزیزمم
غزاله
14 آذر 93 11:55
تمام عاشقانه های مادرانه نوش جونت دوست صبور من...خدایا این ارغوان خیلی خوردنیه خودت حفظش کن...چشم بد و تنگ دور باشه از وجودش..
niloofar
پاسخ
مرسی غزاله مهربونممممممم
لیلا
16 آذر 93 17:37
عزیز دلمممممممممممم نیلو جوووون ...الهی زنده باشه این پرنسس زیبااااااااا ..... منم خوشحالم که یکسال از اون شمارش روزها به همراه شما گذشتههههههههه .... شادی که انگار خودم مادر شدممممممممممم .... خوشحالم بی نهایت برات خوشحالم .....واقعا سپاس خدا رو که نعمت مادری رو به ما هدیمه میکنهههههههه ....زیباترین لذت دنیاااااااااااااا
niloofar
پاسخ
لیلا جونم خوشحالی من با خوشحالی دوستام تکمیل میشه. خدا رو شکر که توی دوست داشتنی هم داری مامان میشی. یعنی هستیا ولی تا بغل گرفتن فرشته ت یه راه کوچولوی دوسه ماهه مونده.
مامی فریبا
16 آذر 93 22:55
سلام نیلو جون خوبی عزیزم .کجایی پیدات نیست نگرانمون کردی خدایی نکرده اتفاق بدی که نیوفتاده زودی بیا اون کوچولوتم ببوس فراووون
niloofar
پاسخ
سلام عزیزم شرمنده. اومدم
shirin
17 آذر 93 20:37
ماشاالهههههههههههههه هزار الله اکبر تل دخترت تو حلقمممممممممممممممممممم بوس ابدار و بغل محکمش بکن
niloofar
پاسخ
مرسی عزیزم