نه ماه انتظار
دقیقا شد نه ماه.
اگه خرداد ماه حامله میشدم الان دیگه باید به دنیا می اومدی.این نه ماهم "نه ماه انتظار" بود. ولی اون انتظار کجا و این انتظار کجا.
وقتی میام توی کلوب و بچه ها میگن "همدرد" یه حال عجیبی میشم. یعنی واقعا نیومدن تو درده؟؟؟؟ حکمته؟؟؟ انتظاره؟؟؟ نمیدونم.
اگه بخوام با خودم صادق باشم نبودنت برام درد نیست. با اینکه یه وقتا دلم میشکنه، یه وقتا ناخواسته یه چیزهایی به ذهنم میرسه که حالمو میگیره، ولی نبودنت درد نیست.چون میدونم قراره بیای. راستش از وقتی فهمیدم راه اومدنت هموار نیست دلم برات لک زده.
شاید منم مثل خیلی از دوستام مجبور باشم بارها و بارها میکرو کنم تا نتیجه بگیرم. مهم نیست. چندماه پیش که فکر میکردم حتما حامله میشم و به جاش فهمیدم باید بریم سراغ این روشهای درمانی، همچین سرم خورد تو دیوار که دیگه جایی برای شکستنش نمونده. در عوض محکم شده. دیگه نمیخوام و نمیذارم دلم بشکنه. دفعه پیش حسابی بند زدمش.
شمارش معکوس برای شروع داروها شروع شده.