با تو
آغوش من هر روز از تو خالي تر ميشه
شب گريه هام منتظر دستاي كوچك تواه.
پرسش هاي كودكانه تو رو بارها و بارها با خود تمرين ميكنم تا جوابشون را بدونم و در امتحان تو سرافكنده نباشم. نقش انگشت هاي كوچيك آغشته به رنگت رو از الان روي ديوارهاي زندگي ام مي بينم.
شيطنت دلفريبت و به جون خريدارم. دستمال ها را براي پاشويه كردن شبهاي تب و بي تابي ات كنار گذاشته ام.
به كم خوابيدن عادت كرده ام تا از بيداري شبونه هاي با تو نرنجم.
با تو يكبار ديگر زندگي را مرور خواهم كرد. با تو يه بار ديگه پشت ميزهاي كلاس اول مي شينم. باهات كنكور ميدم. باتو به رشته م فكر ميكنم. با تو عاشق ميشم. با تو گريه ميكنم. يه بار ديگه زندگي رو از سر شروع ميكنم، ولي اين بار نه براي خودم كه براي تو.
زودتر بيا عشق مامان.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی