گزارشی از بودنت
شنبه ساعت ده صبح وقت دکتر داشتم. انقدر تعداد مراجعین زیاد بود که تمام صندلی ها پر بود و تعداد زیادی هم سر پا ایستاده بودن. مجبور شدم ساعتها منتظر بشینم. تو این فاصله با دوتا از دوستهای نینی سایتی اشنا شدم که دایما به تاپیک بیماران دکتر عارفی سر میزنن. ساعت یک هم مریم و ساعت حدودا سه بود که نجمه اومد. هیچ انتظار نداشتم ببینمشون ولی دلم براشون تنگ شده بود. اومدن دخترا باعث شد دیگه کمتر حواسم به ساعت باشه. ساعت سه و نیم و گذشته بود که رفتم داخل مطب. دکتر عارفی هم مثل همیشه خوش برخورد و با روی باز همه آزمایشها رو بررسی کرد و خدا رو شکر گفت که هیچ مشکل خاصی وجود نداره. فقط سه تا آمپول داد که برای محکم شدن جای فسقلی بزنم. خانم تفضلی هم شک دا...