بدون عنوان
دیشب واسه اولین بار مامان خونه ی ما خوابید. خیلی کیف کردم. تو این یکسال و خورده ای که ازدواج کردم مامان همش با عجله میاومد سرمیزد و میرفت. دیشب که رفته بودیم مجلس ختم چون برادرام نبودن مجبور شد بیای خونه ی ما بخوابه. مامان عاشقتتتتتتتتتتتتتتممممممم ...
نویسنده :
niloofar
16:45