ارغوانارغوان، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 10 روز سن داره

خط خطی های مادرانه

مستحق بودم و اینها به زکاتم دادند...

1392/4/22 21:59
نویسنده : niloofar
503 بازدید
اشتراک گذاری

تنها کم خوشبختیم صدای خنده های تواه. بیا تا این روزگار سیاه و سفید با حضور تو رنگ بگیره. بیا تا از اومدنت به خود ببالم که من هم فرشته ای در درونم میپرورونم؛ من هم مستحق این بودم.

این بار با انگشتای کوچیکت به زندگی چنگ بزن تا هر لحظه بودنت رو بی وقفه حس کنم و بی وقفه عاشقت بشم. روزها و شب هام رو درگیر اندیشه ی صورتت کن و آهنگ قبلت را از ششمین هفت با ریتم قلبم یکی کن. جادوی حضورت رو به دیوارهای زندگی ام بپاش تا بدونی لایق داشتنت هستم. فرصتی بده تا به جای رحــَـمم، قلبم را خونه ات کنم.

پنجره های خونه را به عشق اومدنت هر روز باز می ذارم تا مبادا رخوت این خونه رو پوست نازکت بشینه. گلدونا هم به سودای تو سیراب میشن تا در زمان ورودت راه و گل افشانی کنن. دیگه نذار نصفه شبا چشم بابا خیس بشه.

ببین، آماده ی اومدنت هستیم.


پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (20)

لیلا
22 تیر 92 22:53
واااااااااااای چقدر قشنگ . الهی که شب و روز خونتون غرق شادی ها و بازی های کودکانه نینیتون بشه . اون روز به زودی میرسههههههه


بهار د
23 تیر 92 0:38
انشالله نیلو جونم ایندفعه میاد و به زندگیتون گرما میده
انشالله هیچ وقت لبخند از رو لبات کنار نره گلم

برا قلب شکسته منم تو این ماه نه بخاطر لیاقت بلکه از سر دلسوزی دعا کنننننننن


محتاجیم به دعا بهار جان.
ثمره
23 تیر 92 1:35
نیلوفر جونم...به این ماه مبارک واست دعا میکنم انشالله سال دیگه ماه رمضان نی نیتون سرسفره افطارکنارتون باشه...


ای جان. مرسی ثمره انشااله. انشااله این آرزو برای خودت هم تحقق پیدا کنه عزیزم.
مامان ازاده
23 تیر 92 2:13
خیلی قشنگ بود
انشالااااااااااا که میاید
شیطون تو که از من قشنگ تر مینویسی؟


بابا ما تازه قلمیم عزیزم. به شما حرفه ای ها نمیرسیم.
ماماطهورا
23 تیر 92 13:58
سلام عزيزدلم خيلي بااحساس وقشنگ نوشتي من مطمئنم كه اين دفعه ديگه ني ني مياد تو دل مامان مهربونش

مرسی طهورا جان. به امید خدا
سحر
23 تیر 92 14:32
نیلو جان دوست خوبم ایشالا خیلی زود زندگیتون با شور و هیجان کودکانه رنگین تر و گرمتر بشه


مرسی سحر جون.
شیما
23 تیر 92 18:45
احساست رو خیلیییییییییییی زیبا نوشتی نیلو جون ای کاش منم میتونستم صدای قلبم رو مثل تو به این زیبایی بنویسم
ایشالا تا چند وقت دیگه انتظارت تموم میشه ایشالاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
فقط مامان شدی ما رو فراموش نکنی برای ما هم دعا کن چون خدا مامانها رو خیلییییییییییی دوست داره بووووووووووووووووووووووووووووووس
منتظر شنیدن خبر بارداریت هستم


بوووووووووووووووووووووووووسسسسسسسسسسسسس شیمای عزیزم.مرسی
محبوبه مامان ترنم
23 تیر 92 20:36
خیلیییییییییییییییییییییییییییی قشنگ نوشتی. از ته دلم آرزو می کنم که این دفعه مامان بشی.
نی نی اگر می دونست چه مامان ناز و با احساس و عزیزی داره دیگه این قدر خودشو لوس نمی کرد و زود می اومد. ایشاالله که این بار بیاد و صدای خنده هاش با صدای خنده های شما یکی بشه عزیز دلم. آمین


مرسی محبوبه جان. ممنون از دعای قشنگت
تبسم
23 تیر 92 22:44
خیلیییییی گشنگ نوشتی


ملسییییییییییییی
گيتي
24 تیر 92 8:10
واي نيلو جونم چه با احساس ، انشالله به حرمت آبروي فاطمه الزهرا خونتون از امدن نيني پر از عشق و شادي بشه عزيزم.


مرسی گیتی جان. منم این آرزو رو برای همه دارم.
نجمه
24 تیر 92 9:34
نیلوفری من

عزیزت هم دیگه آماده اومدنه

انشاءاله


نجمه جونم.
سودابه
24 تیر 92 10:37
چقدر با احساس...
نیلو جون چقدر دیگه باید منتظر بمونیم تا خبر خوبتو بشنویم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


سودابه جان تقریبا یه ماه دیگه مشخص میشه که شده یانه.
آیسان مامان ماهان
24 تیر 92 10:53
یکی از اینایا چند تا رو از خدا برات خواستم،،انشالله زود زود برات میفرسته که اینجوری بشینبعد منو دوستای دیگتم که اینجوریماز اینا برات بیاریم


خخخخخخخخخخخخخخخخخ خیلییییییییییی باحال بود.
سارا
24 تیر 92 14:59
نیلو جونم همه این روزا تموم میشه گلم همش بهت قول میدم


انشااله سارا جون.
سودابه
24 تیر 92 15:24
ایشالا که به حق همین ماه عزیز بهترینها برات رقم بخوره..


مرسی عزیزم.
مامان دونه سیب
25 تیر 92 7:39
فدای احساساتت

من که غرقش شدم

انشالله میاد و خونتون رو نورافشانی می کنه و جیغ افشانی


مهسای گلم.
در آرزوي دو قلوووووو
25 تیر 92 9:18
"دیگه نذار نصفه شبا چشم بابا خیس بشه."

ما كه ديگه اشك چشامون خشك شده

ايشالله زود زود خونتون غرق شادي بشه عزيز دلممممممممم




مرسی مینو جان. انشااله به زودی دوقلوهای گل تو هم میان
عاطفه
25 تیر 92 14:23
خیییییییییلی با احساس نوشتی..........انشاالله دیگه میاد

مرسی عاطفه جون.
مامان خانومی
26 تیر 92 2:13
سلا
دوست عزیزم
با دلی شکسته با صدایی لرزون بیاد با هم دعا کنیم برای هم
شاید تو این روزا دلمون شاد بشه برای هم دیگه
بیان با هم طعم خوب مهربانی خدا رو درک کنیم
بیا وقتی به یه در بسته بزرگ تاریکی رسیدیم
بازم بگیم خدایا من ازت سیر نمیشم
دوستداشتی بیا به من منتظرم سر بزن


به امید روزی که دلت معجزه داشته باشیو و برام دعا کنی


عطی
27 تیر 92 14:40
سلام نیلوفر جون.عزیزم انشالله به حق همین ماه عزیر نی نی نازت میاد تو دلت و به زودی زود اینجوری میشینبرات دعا میکنم عزیزم.یه عالمه بوس واسه مامان آینده

ههههههههههههههههه مرسی عطی جون. چه کامنت قشنگی