ارغوانارغوان، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 10 روز سن داره

خط خطی های مادرانه

شروع پاییز

1392/7/4 13:02
نویسنده : niloofar
602 بازدید
اشتراک گذاری

آواز کلاغ دلنشین است

قار و قارش بوی پاییز میدهد

پاییز باد و باران

فصل رنگهای زرد و قهوه ای،فصل زمینی مزین به قالی برگ

روزهایی که یادآور خاطرات تلخ و شیرین است

همچون کارامل

درختان چه سخاوتمندانه ردای خود به سردی زمین می بخشند

و رفتگران چه سنگدلانه جارو میزنند

پنجه های سجده بر خاک زده ی چنار را.

 

مهر با تولد برادرم آغاز میشه. پاییز و خیلی دوست دارم. اینا رو دیروز تو کلاس دستور برای این فصل نوشتم. پنجره باز بود و باد و خش خش برگها دل آدم و میبرد بیرون.

روز پرکاری داشتم. صبح زود و بعد از ظهر باید سرکلاس حاضر میشدم. سه ساعت فاصله بین دو کلاس رو یه سر رفتم اداره و برگشتم. دلم برای همکارها تنگ شده بود. بعد از تموم شدن کلاس بعداز ظهر هم رفتم آزمایشگاه بهار تا جواب آزمایش همسرم و بگیرم. خدا رو شکر هم پرولاکتینش هم قندش و هم تیروئیدش نرمال بود. برای ساعت 6ونیم هم پیش یه دکتر جدید که من فکر میکردم اورولوژه وقت داشتیم. من خودم رفتم شوهرم هم خودش. دیروز چون وقتم آزاد بود از م فاطمی تا طالقانی رو پیاده رفتم. میخواستم تا مطب و پیاده برم که شوهرم زنگ زد و گفت رسیده.

دکتری که رفتیم یه آقای خیلی مسن بود. تخصصش هم ناباروری زنان بود. اونم یه آزمایش اسپرم دیگه نوشت تا بعدا بگه چیکار باید کرد. راستش هدفمون از رفتن پیش این دکتر فقط تقویت نمونه همسرم بود که تا میکروی بعدی حداقل تعدادش یه کم بالاتر رفته باشه.

دکتر هم یه سری اصول تغذیه رو یادآوری کرد. دیروز بود که فهمیدم فلفل و سویا روی اسپرم تاثیر منفی میذاره. راستش سویا مصرف نمیکنم ولی چون خودم عاشق طعم تندم فلفل جز لاینفک غذاهام بود. دیگه باید کمش کنیم و بیشتر از سبزیجات استفاده کنیم.

این دوسه روزه سعی میکنم دوباره ویتامین هایی که پارسال مصرف میکرد و برای همسرم بگیرم هنوز تا عمل بعدی دوماهی وقت هست... به امید خدا.

راستی یه اتفاق ناخوشایندی برای یکی از همکارهام افتاده بود که برام تعریف کرد. سر فرصت میام و براتون مینویسم تا اگه خدای نکرده برای کسی این مساله پیش اومد زودتر متوجه بشه.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (19)

سحر
4 مهر 92 15:20
ااااااااا نیلو جون چه خوب که گفتی من غذاهام از غذاهای هندی هم تند تر میشه..


آره سحر. من خودم نمیدونستم. فلفل و جای همه چی میریختم تو غذا ههههههه
عطی
4 مهر 92 17:18
عه نیلوفر جونم پ چرا به من برعکس گفتن خوووووو
بهم گفتن سویا و فلفل خیلی واسه اسپرم خوبه
البته من سویا استفاده نمیکنم ولی فلفل خیلی استفاده میکنم.
خب پس منم باید دیگه کمش کنم.
ممنون که گفتی.
انشالله همه چی خوب پیش میره با این دکتره جدید.


مرسی عطی جون. خودمم نمیدونستم
مامان ازاده
4 مهر 92 18:32
من که میخواستم واسه بارداری اقدام کنم کلی به همسری فلفل میدادم-آزمایش اسپرمم که داد همه چیز خوب بود-پس چطور تاثیر داره؟منم بیشتر غذاهام تنده

آزاده جون دکتری که دیشب رفتیم گفت نخورید. اسی رو میاره پایین.
غزاله
5 مهر 92 0:41
چه متن زیبایی.خوشمان امد...
خدارو شکر که همسری خوبن...
ی روز خوب میاد...


انشااله غزاله. به امید اون روز خوبم.
آمی
6 مهر 92 0:33
خخخخخخخخخخ نیلو خدا نکشدت این فلفله همه رو مشغول کرده . تو چیز بوک بود کلی لایک میخورد. منم غذارو با فلفل میپزم تا شوهرم قوی بشه خداااااا


خخخخخخخخخ آره. همه دانسته هام زیر و رو شد.
ماریا
6 مهر 92 11:28
سلام نیلوفرجون من خیلی وقته که وبلاگتو می خونم خیلی جالب و مفید می نویسی من هم پنج ساله که در انتظار نی نی هستم ولی خدا بهم نداده این مدت که پیش دکتر رسالتی رفتم گفته که همه چیزت نرماله فولیکول هم دارم ولی نمی دونم چرا نی نیم نیومده من خودم اعتقاد دارم که خدا صلاح نمی دونه که فعلاً بهم بده ازت خواهشی دارم میشه در صورت امکان دستورات تغذیه ای که دکتر بهتون گفته را بنویسید؟ضمناً برای تقویت اسپرم شنیدم که گرده تلقیح خرما خیلی خوبه امتحانش ضرری نداره ولی خیلی بدبو هستش.مرسی عزیزم امیدوارم که به زودی تو همین وبلاگ خبر مامان شدنت رو بخونم.

مرسی عزیزم. آره خرما و مشتقاتش خیلی خوبه. چشم سرفرصت چیزهایی که دکتر گفته بود و براتون مینویسم.
باران
6 مهر 92 12:01
موفق باشی نیلو جوتم


شیما
6 مهر 92 13:14
منم فکر میکردم فلفل خوبه
نیلو جونم ایشالا که این بار نتیجه بگیری


مرسی
آیدا
6 مهر 92 13:50
نیلوفر جان
چه ویتامین هایی برای همسرت استفاده کردی.؟!
خانمی من دلم خیلی خیلی روشنه برای شما!! ضمن اینکه دور و بر خودم خیلی ها رو می بینم که با روحیه بالا مثل خودت دنبال هدفشون رفتن و به نتیجه رسیدن.
مشناسم کسی رو که دکتر ها گفتن باید عمل بشن هر دو شون تا حتی آماده زیفت بشن ولی به لطف خدا طبیعی باردار شدن. هر چه اون بالایی بخواد همونه.
ندیده دلم با دلت پیوند خورده و مطمن باش خیری درش وجود دارد.در مورد خودم که به این ایمان دارم عزیزم.

مرسی آیداجان. نوشته هات باعث دلگرمیم میشه.
mahe mehr
6 مهر 92 17:32
نیلویممممممم ممنون از دعای قشنگت امیدوارم خدا لطفش رو از م دریغ نکنه و اتفاقای خوب برام بیافته و نی نییا نی نی ها برام بمونن
انشااله زودتر تو هم از دست این دکی ها نجات پیدا میکنی و مامان میشی بوسسس


مرسی عزیزممممممممم. خیلییییییییییییی مواظب خودت و نی نی ها باش گلم.
ترانه
6 مهر 92 23:33
نیلوفر جان قلم خیلی زیبایی داری ،
من همه غذاها فافل داره اون هم زیاد
نمیدونستم تاثیرش بده ولی این چیزا بهانه هست و کسی که سالمه هیچ تاثیری نداره براش.



آره درسته. کسی که سالمه سالمه. ولی ماها بیشتر باید دقت کنیم. من که تقریبا حذف کردم. ولی این ادویه رو بیشتر از هرچیز دیگه ای تو غذا دوست دارم.
ترانه
6 مهر 92 23:35
گوش کن صدای نفسهای پاییز میاد
نگرانیهایت را ازبرگهای درختان اویزان کن ،چند روز دیگر میریزند
دلت پیوسته شاد باد.


چه قشنگ نوشتی ترانه. مرسی
بهاره د
7 مهر 92 0:28
فدات شم عشقممممممم خوب میفهمم حالتو
ایشاله اینبار مامانی


مرسی بهار جونم.
گيتي
7 مهر 92 9:02
نيلو جونم انشالله به زودي زود خبر ني ني دار شدنتو بشنوم و از دست هر چي دكتر و آزمايش خلاص بشي .


مرسی گیتی جون. انشااله این دعات برای همه اونهایی که گرفتار درمانن بگیره.
هیجان
7 مهر 92 11:12
پاییز با همه غمی که داره به دل میشینه
پاییزت خوش باد دوست خوبم ببخشید یه مدت بهت سر نزدم خیلی درگیرم ایشالله تو هم درگیر شییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی از این نوععععععععععع
دوست دارم حتی وقتی اینهمه دورم و اینهمه نیستم


عزیزممممممممممم هیجان گلم شیرین ترین درگیری زندگی گوارای وجودت.
مانلی
7 مهر 92 12:15
چه قشنگ فصل محبوب منو توصیف کردی
دلم خواست برم رو برگا راه برم و آهنگ گوش کنم. به دور از همه سیاهیا..
دلم برات تنگ شده نیلو جونم . فلفل رو خوب اومدی نمی دونست ولی سویا رو خونده بودم که کلا برای مردا زیاد خوب نیست.
ایشالا این بار نتیجه میگیری عزیزم. همیشه به یادتم


مانلییییییییییییی دلم برات یه چیکه شده. کجاییییییییییییی
مامان نخودی
7 مهر 92 17:36
سلام عزیزم امیدوارم این دوران زود بگذر و زود خبر مامان شدنتو بهمون بدی


مرسییییییی مامان نخودی. خوبی؟؟؟
عاطفه
7 مهر 92 17:59
سلام نیلوفرم دلم خیلی وااااااست تنگیده بود گلم......انشاالله پاییز بعدی نی نی هم باشه.....
بوووووووس


مرسیییییی عاطفه جون. کجایی تو؟؟ چرا هیچ خبری ازت نیست؟؟؟
ثمره
8 مهر 92 0:43
سلام نیلو جونم ایشالله بزودی نتیجه بگیری وخبرمامان شدنتو بشنویم...الهی آمین


مرسی ثمره ی گلم.....