سونوی ان تی و هزار و یک شکران
صبح زود از خواب بیدار شدم و دیگه خوابم نبرد. همش منتظر بودم که ساعت 7 بشه و آماده بشم. با همسرم راه افتادیم سمت مرکز سونوگرافی نسل امید. هزار و یک فکر به سر هر کدوممون میزد. بعد از یه انتظار کوتاه رفتم برای آزمایش خون و بعدش هم مشاوره ژنتیک.
یه سری سوال روتین که زن و شوهر فامیل هستید یا نه؟ سابقه بیماری تو اقوام دارید یا نه و.... بعد از مشاوره هم نوبت رسید به سونوگرافی ان تی. از دکتر خواستم بذاره شوهرم هم بیاد داخل که نینی رو ببینه. عزیزممممم کم موندده بود گریه ش بگیره. خیلی احساساتی شده بود. دکتر چند دقیقه ای نینی رو وارسی کرد و نینی نازنینم هم کاملا با دکتر هماهنگی کرد و هر طرفی خواستن چرخید که کاملا خودش و نشون بده.
خدارو شکر. اینطوری که خانم دکتر میگفت خیلی اندازه هاش نسبت به سنش خوب و سالم بود. تازه خانم دکتر گفت نینی خوبی هم هست. بعد از این سونو هم رفتم برای ارزیابی نهایی و تعیین جنسیت که معلوم شد فرشته کوچولوی ما یه خانم متشخص و نانازه که الهییییییی من قربونش برم. ارغوان خانوم خوشگل ما که به قول همسری من ناقلا شدم و همجنس خودم و خواستم که بیاد. فقط یه مشکل کوچیک بود. اونم نشونه های خونریزی داخلی خودم که دکتر میگفت جدیدا پیش اومده و احتمالا منجر به استراحت مطلق بشه. البته خودم فکر میکنم این خونریزی بخاطر هپارین پیش اومده.
با خانم دارابی صحبت کردم که امروز بعد از کلاس برم پیش دکتر عارفی و این مسله رو باهاش درمیون بذارم ولی گفت اول نتیجه سونو رو بیار بعد. سه شنبه هم تعطیله و تا اونموقع باید با خانم اسدی هماهنگ کنم. جا داره اول از دکتر عارفی بعد از خانم اسدی تشکر کنم که اینقدر با دقت کار انجام میده و بعد از هر تماس با خانم اسدی انقدر خیالم راحته که انگار خود دکتر عارفی و دیدم.
دعا کنید این خونریزی چیز مهمی نباشه.
خدایااااااااا خیلییییییییییییییییی خیلییییییییییییی خوشحالم. ممنونم ازت.
پ.ن: فعلا اسم دختر خانوم ما ارغوان تا اسم شایسته تری براش پیدا کنیم.