ماجراهای من
دیروز صبح رفتیم کلینیک نوید.
باز از من آزمایش خون (CBC) گرفتن و مثل دفعه قبل دستم و داغون کردن. آخرشم سرنگ و کشیدن بیرون و از دست دیگم نمونه گرفتن. بعد از آزمایش دوباره رفتیم مشاوره و یه پرونده برای زیفت پر کردیم و بخش آز اسپرم هم یه مشاوره ای شدیم و رفتیم برای سونو. تو حسابداری هم فرمودند که هزینه عمل نسبت به قبل از عید 700هزار تومن ناقابل گرونتر شده.
بعد از درآوردن لباسام رفتم روی تخت و این دفعه نمیدونم چرا اینقدر دردم گرفت. شاید بخاطر این بود که صبح تو نمونه گیری باعث شده بودن دوباره فشارم بیفته. خانوم دکتر که میگفت و دستیارش مینوشت من شنیدم که گفت ضخامت دیواره آندومتر 5.8 تعداد 5 تا فولیکول هم این سمت هست.
راستش خیلی ناراحت شدم. این همه دارو و فقط 5 تا فولی. تازه معلوم نیست چند تا از اینا سالم و توپر باشه. اونجا فهمیدم ممکنه حتی تو بعضی موارد همه فولیکولهای یه خانوم پوچ باشه و تخمک نداشته باشه.
بعد از اینکه اومدم بیرون و کلی منتظر نشستم جدول زیفت مو پس دادن و دیدم توش نوشته 8+5 خیالم راحت شد. که یه چند تایی فولی دارم. سرتون و درد نیارم. آخرشم داروخونه و یه کیسه دیگه دارو و موقع برگشتن هم که بنزین تموم کردیم و نیم ساعتی تو راه معطل شدیم تاهمسری بره و بنزین بگیره بیاد. بقیه راه و هم حدس بزنید چطوری اومدیم. من با چشمهای سفید که چرا حرف گوش نداده بود جایی که گفتم بنزین بزنه
شب جاتون خالی پارک دعوت بودیم برای شام. داییم دعوت کرده بود به صرف کباب. کلی هم وسطی بازی کردیم یه بار هم بدجور خوردم زمین. دیگه سرد که شد و باد بلند شد جمع کردیم اومدیم خونه.
امروز صبح اصلا دلم نمیخواست بیدارشم. بدجور خوابم میاومد. به هر زحمتی بود بیدار شدیم و آماده شدیم بریم درمونگاه برای تزریق آمپولم. چون سر ساعت باید تزریق شه ساعت 7 صبح و 7 بعدازظهر میزنم. صاحبخونه محترم هم طبق معمول هرچی ماشین تو در و همسایه وفامیل بود جمع کرده بود تو پارکینگ ما. فکر کنید پارکینگی با ظرفیت 4 تا ماشین 7 تا ماشین توش پارک میشه. دوتا از این ماشینها هم پشت سر ما بودن و زنگ زدیم بیان جابجا کنن. یه ماشین و همسایه بیرون برد، یکی رو شوهرم، من هم نشستم پشت فرمون ماشین خودمون.
حواسم به اون یکی لنگه ی در بود که سمت شاگرده که در بسته نشه. نگو در پارکینگ از سمت راننده شروع به بسته شدن میکنه و بععععععععععععععله
با صدای برخورد بود که دیدم ماشین و همچین زدم به در که هم گلگیر عقب خودمون داغون شده هم لنگه در از جاش دراومده بخاطر شیب زیاد پارکینگ با سرعت اومده بودم بالا و خیلیییییییییی محکم زده بودم به در.
خلاصه اینکه بعد از همه پولی که دیروز به مطب داده بودیم یه همچین خسارتی هم گذاشتم رو دستمون. یعنی دوست داشتم برم بزنم تو گوش صاحبخونه. در و که درست میکردن رفتم پایین برای اعتراض که همسری نذاشت. "برای تو زشته با اینا دهن به دهن بشی" و این صحبتا. منم اومدم بالا دیگه نه خوابم برد نه تونستم بیکار بشینم. نشستم یه کم خیاطی کردم تا حواسم پرت شه.
امیدوارم دیگه این حواس پرتی دست از سرم برداره و از این دسته گلا به آب ندم. دیگه هم تا آخر کارام رانندگی رو میذارم کنار. اولین حادثه سالها رانندگی مو امروز اونم تو پارکینگ خونمون به ثبت رسوندم.
راستی بقیه هزینه هارو واسه اونهایی که میرن یامیخوان برن کلینیک نوید مینویسم:
هزینه آزمایش خون: 44000 تومن
هزینه سونوگرافی: برای زیفت رایگان
هزینه عمل: 2,950,000 تومن (قبل از عید 700 هزار تومن ارزونتر بود)
هزینه نگهداری جنین : 500,000 تومن
هزینه داروها: برای من شد 844,000 تومن. ولی خودتونو برای مبلغی تا سقف یک و نیم میلیون آماده کنید.