ارغوانارغوان، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 4 روز سن داره

خط خطی های مادرانه

روز پنجم- شروع سیکل دوم

1392/4/2 0:46
نویسنده : niloofar
894 بازدید
اشتراک گذاری

از همه طبیعت عاشق ماه شب چهارده و گردنه حیرانم. شب توراه که برمیگشتیم صندلی رو خوابوندم و حسابی ماه و تماشا کردم. چقدر زیبا بود. تو تابستون که هوا صافه و ابری نیست، باید دراز بکشی رو پشت بوم خونه، یه کاسه آلوی ترش و شیرین بذاری دم دستت و ماه و تماشاکنی.

امروز عروسی دعوت بودیم. یه عروسی خیلی باکلاس که بنده فوق العاده بی کلاس تشریف برده بودم. یه لباس ساده دوخته بودم و حوصله و وقت سنگ دوزی روش و نداشتم. همینطوری پوشیدم رفتم. موهام و هم یه سشوار کشیدم و یه آرایش خیلیییییییییییی ساده.

قرار بود قبل از عروسی یه سر بریم کلینیک که دکتر داروهای سیکل بعدی رو بنویسه. حدود ساعت 5 و ربع بود رسیدیم کلینیک و تا ساعت 8و ده دقیقه هم معطل شدیم که وقتمون بشه.واسه همین دیگه وقتی برای آرایشگاه و این قرتی بازیا نمیموند.

دکتر کشاف و که می بینم یه آرامش خاصی پیدا میکنم. وقتی حتی قبل از بازکردن پرونده آدم یه بسم الله الرحمن الرحیم قشنگ میگه آدم خواه ناخواه یه اطمینان خاطر پیدا میکنه. انگار سالهاست این پیرمرد دوست داشتنی و می شناسه. دکتر برگه هارو زیر و رو کرد تا مطمئن بشه مشکلی نیست و نی نی یخ زده دارم. وقتی بهش گفتم امروز روز پنجم پریه گفت میتونم وارد سیکل جدید بشم. به امید خدا این دوره رو امشب با سیپروترون کامپاند پلید شروع کردم. چشمک

با کاری که این قرص بامن میکنه از الان به همه هشدار میدم زره بپوشن. من هر لحظه ممکنه پاچه بگیرم.کلافه

بعد از کلینیک هم با کلی تاخیر رسیدیم تالار. البته تالار سمت پونک بود و خیلی با کلینیک فاصله نداشت. اونجا هم تا رسیدم لباس عوض کردم و نشستم. راستش یه وقتا که رفتار بعضی بزرگترای فامیل شوهرم و می بینم که با این سن و سال من تازه وارد و چقدر دوست دارن هم خوشحال میشم هم به خودم افتخار میکنم. (اینم از اعتماد به نفس قبل از درمان) چشمک آخه خیلیاشون این رفتار و حتی با دخترهای خانواده ندارن.

دوستهای گلم این دوره جدید رو به امید خدا از امشب شروع کردم. مرسی که میاین و این نوشته ها رو میخونید. مرسی که نظر میذارید و از تجربیاتتون میگید. از امشب دستهامو برای دعا بالاتر میگیرم.

 

عید همه تون پیشاپیش مبارک. شب نیمه شعبان با آرزوهای خوب به خواب برید.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (27)

شیما
2 تیر 92 1:27
نیلوفر جون از خدا میخوام که هر چه زودتر شما رو به آرزوتون برسونه الهییییییییییییییییییی آمیننننننننننننننننن
ایشالا که این دفعه جواب میگیری
نیلو جون خیلی مهربونی خیلییییییییییییییییی


تو عزیز دلمییییییییی
در آرزوي دو قلوووووو
2 تیر 92 7:33
دوست گلم ايشالله كه بحق صاحب الزمان اين سري ديگه ماماني


چند تا فريز داري ؟؟؟؟؟؟

ميدوني هزينه انتقال چقدر ميشه؟؟؟؟


داروهاش رو نگفت چي ها هسن؟


مینوجون فریزی دارم. باید دکاپپتیل تزریق کنم و بقیه ش هم قرص خوراکیه. هزینه عمل هم قبلا دو و نیم بود فکر کنم.

آيسان مامان ماهان
2 تیر 92 9:16
سلام انشالله به حرمت اين عيد اينبار حاجتت رو از صاحب زمان ميگيري..منم برات دعا ميكنم


مرسی عزیزم. این بار با یاری ایشون دارم میرم جلو.
آيسان مامان ماهان
2 تیر 92 9:17
عزيزم مطمئنم تو اونقد خوشگل و باكلاسي كه نياز به قر و فر اضافي و آرايشگاه نداري...
همين كه تو به مراسم با اون وقت كمت رفتي كلي هنره


آيسان مامان ماهان
2 تیر 92 9:18
عزيز دلم پسملي بخاطر مريضي من گريه ميكرد و طفلي فك ميكرد همين الان ميفتم بميرم..التماسم ميكرد كه ماماني تو رو خدا نمير


عزیزممممممممممممممم. بیا. اونوقت میگفتی پسملم نامرده
پرتو
2 تیر 92 11:38
سلام دوست خوبم خیلی خوشحالم که درمان و شروع کردی انشاالله به امید خدا و به حرمت آقامون امام زمان حاجت روا میشی گلم منم برات دعا میکنم و در ضمن مطمئنم اونقدر با کمالات و زیبا هستی که نیاز به ارایشگاه نداشتی


مرسی پرتو جون. ولی خداییش تا حالا اینقدر بدون آمادگی عروسی نرفته بودم. خخخخ اینم تجربه ای بود.
سحر
2 تیر 92 12:00
سلام نیلوفر جان من اولین باره که وبلاگت رو دیدم خیلی قشنگه. چندتایی سوال دارم ازت بی زحمت من برا اولین بار می خوام میکرو کنم میشه یکم بهم راجب دکاپپتیل توضیح بدی؟ من از 21 خرداد ال دی می خورم 2تا دکاپپتیل 6ام تیرو مرداد باید تزریق کنم! گفته 20ام مرداد بیا واسه آز پانکچر ممنونم



سلام عزیزم. دکاپپتیل یه امپوله از خانواده سوپرفکت. که این آمپول و برای جلوگیری از بلوغ زودرس، سرطان سینه و سرطان پروستات تجویز میشه. این آمپول روند تخمک گذاریتو کنترل میکنه. انشااله که موفق باشی و همین بار اول هم نتیجه بگیری. راستی تو صفحات قبل راجع به این آمپول و عوارضش توضیح دادم.
الی
2 تیر 92 12:03
منتظر جواب مثبتت میمونیم


عزیزم. مرسی که همراهی میکنی
مهی
2 تیر 92 12:09
نیلوفر جونم ایشاالله که این ماه عزیز واست اومد داشته باشه و زوز زود حاجت بگیری


انشااله مهی جون.
مامان ازاده
2 تیر 92 12:09
نیلوفر جان انشالا به حق همین عید عزیز واسمون عیدی بیاری و خبر خوش بهمون بدی


انشااله.
فریبا
2 تیر 92 12:44
سلام نیلوفر جون ان شالله اینبار دیگه به امید خدا و یاری امام زمان با خبر خوش بیای و بهمون خبر نی نی دار شدنت بهمون بدی فقط امید داشته باش نیلوفر گلممنم برات کلی دعا میکنم کلی کی


مرسیییییی مامان فریبا
سودابه
2 تیر 92 14:36
مطمئنا از همه باکلاستر بودی آخه ساده بودی عزیزم..ایشالا همه چی خوب پیش میره...


سحر
2 تیر 92 15:26
ممنونم عزیزم خوندم خیلی خوب بود فقط یه سوال به من که گفته 20 مرداد بیا 2هفته بعدش عمل انجام میشه؟ یعنی به پیریودم ربط نداره؟ ببخش میدونم اذیتت می کنم ولی چاره ای ندارم همدم من این نت و وبلاگهاست


سحر جون چند روز بعد از دکاپپتیل پری میشی. بعد که پری تموم شد میری واسه انتقال.جنین فریزی هم داری؟؟؟ یا بار اولته؟؟
زهرا-سانا
2 تیر 92 15:43
در مورد احساسمون به دکتر کشاف مشترکیم .هههنیلو جون انشاله نی نی ها دارند میان دیگه عزیزم ...چه روزای قشنگی هم درمانو شروع کردی به به


آره سانا. واقعا دوست داشتنیه
سحر
2 تیر 92 16:04
نه عزیزم بار اولمه . خیییییییلیییییییییی استرس دارم. میدونی تقریبا چند روز بعد تزریق پری میشم؟ 6مرداد تزیق دارم و گفتن 20ام بیا واسه سونو!


سحر جون شما نحوه مصرف داروهاتون فرق داره. من تا 20م پری سیپروترون خوردم بعد تا 27م دکاپپتیل زدم و پری شدم.
سحر
2 تیر 92 16:29
عزیزم ببخشا یه سوال دیگه نمونه اسپرم رو چطوری میگیرن یعنی اونم بی هوشی داره؟


سحر اگه نمونه همسرت خیلی ضعیف باشه با یه بی حسی موضعی از بیضه ها نمونه میگیرن. ولی اگه خیلی ضعیف یعنی صفر نباشه همون نمونه طبیعی رو میده.
مریم.خلوت مادرانه
2 تیر 92 20:41
سلام نیلو جووونم الهی که بحق این شبای عزیز بزودی زود اینبار نتیجه بگیری انشالله


انشااله مریم جون. مرسی
محبوبه مامان ترنم
3 تیر 92 0:00
ایشاالله کهصاحب این شب عزیز نگهدار فریزیهایی باشه که میان توی دلت.آمین.
ما هم اگر لایق باشیم واست دعا می کنیم.


مرسی محبوبه جون. دعای شما دوستهای گلم قطعا کارسازه
فریبا
3 تیر 92 12:08
سوالی ساده دارم از حضورت
من آیا زنده ام وقت ظهورت
اگر که آمدی من رفته بودم
دعایم کن دوباره جان بگیرم
بیایم در رکاب تو بمیرم عیدتون مبارک دوستای گلم امیدوارم به هر آرزویی دارید برسید


عیدت مبارک فریبا جان.
ثمره
3 تیر 92 16:38
انشالله به زودی زود عیدی رو از آقا بگیری...
عزیزم هرچقدرساده ترباشی باکلاس تری


ممنونم. انشااله این ماه همه دوستای منتظرم عیدی خوبی بگیرن.
تبسم
3 تیر 92 22:31
نیلوییییییی بدوووووو که نینی جونت منتظرتن که زود بیان تو پیشتایشالا ننه بشیییییی به حق این ماه عزیزززززز


مرسیییییییییی تبسمممممممم کجایی تو دختر؟؟؟؟
گيتي
4 تیر 92 7:11
نيلو جونم ،انشالله به حرمت اين روزها حاجت روا شي و خدا يه نيني باوفا بزار تو اون دل مهربونت و برات موندني باشه.


مرسی گیتی جون. انشااله تو این روزا بهترین ها برات رقم بخوره
آيسان مامان ماهان
4 تیر 92 10:46
یه فرشته فرستادم تا مراقبت باشه اما برگشت...پرسیدم چرا برگشتی؟گفت فرشته ها نمیتونن مراقب فرشته ها باشن ......20تافرشته تو دنیا هست که10تاشون خوابن 9تاشون دارن بازی می کنن یکیشون هم الان داره این پیامو میخونه..این پیام جک نیست واقعیته....فردا بهترین روز زندگیت خواهد بود. این پیامو به 10تا از دوستات بفرست.حتی به من..اگه 5تا برات برگشت مطمئن باش کسی که دوسش داری سوپرایزت می کنه.....به بازي وبي دعوتي گلم ....اگه دوست داشتي ندا بده سوالا رو برات بفرستم
آمی
4 تیر 92 11:23
نیلو جون عاشقتتتتتتتتتتتتم


عزیز دلمییییییییییییییییییییییی دختر اصفونی. تازه با اصفهونیا فامیل شدیم آمی. دیگه زود زود میام اصفهان. بوووووووووسسسسسسسسسسس
ماندانا
4 تیر 92 13:01
سلام و ممنون از وب قشنگت.
تو نوشته های قبلیت خوندم که بخیه هم زدن.
کدوم قسمت عمل بخیه داره؟


ماندانا جون مثل لاپاراسکوپی سه جای شکم رو شکاف میدن. ناف، پهلو و زیر شکم رو. البته شکافهاشون کوچیکه و دوسه تا بیشتر بخیه نمیخوره
بهاره د
4 تیر 92 13:05
نیلو جون عید خودتم مبارک ولی من واقعا دلم تنگه حتی تو روز عیدم خنده نیومد رو لبهام

انشالله نیلو جونم اینبار دیگه مامان میشیو برامون از لحضه های شیرین بارداری مینویسی امین
راستی کی انتقال میدی


بهار جون من وارد سیکل جدید شدم عزیزم. تورو خدا ناراحت نباش دیگه.
مامان ساتیار
5 تیر 92 22:36
سلام، وقت بخیر.امیدوارم که حالتون خوب باشه. ساتیار در جشنواره ی تابستانی نی نی وبلاگ شرکت کرده...خوشحالمون می کنید اگه بهش رای بدین و با یک پیامک، عدد 103(صد و سه) را به شماره ی 20008080200 (دوهزار هشتاد هشتاد دویست) ارسال کنید. از لطف شما ممنونیم – شاد و سلامت باشید. http://satyarjun.niniweblog.com