ارغوانارغوان، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 4 روز سن داره

خط خطی های مادرانه

امروز غمگینم

نشد که بشه. دیروز روز 28م پری بود. تو حالت طبیعی هم باید پری میشدم. از دیشب لک بینی داشتم. زنگ زدم کلینیک گفتن دیگه آسپرین نخور. استراحتتو بیشتر کن و تعداد شیافهاتو زیاد کن. به شوهرم زنگ زدم که پد بهداشتی بگیره که ممکنه پریود بشم. با حال گرفته خیلی زود اومد خونه. آخر شب هم رفت و بی بی چک خرید. چون لکه هام قهوه ای و کشدار بود گفتم شاید لانه گزینی باشه ولی نبود. صبح بی بی چک زدم منفی شد. شوهرم انقدر استرس داشت که دلم نیومد بگم منفی شده. گفتم نامعتبر بود. با خودم گفتم هنوز زوده. ولی چند دقیقه پیش پری اومد. برگشتیم سر خونه ی اول. قرار بود ناراحت نشم ولی نمیشه. البته باید زود جمع و جور شم. چاره دیگه ای نیست. خوب خدا نخواست الان...
26 ارديبهشت 1392

روز بزرگ

بالاخره رفتم و نی نی هارو کاشتم تو دلم. فیلم عمل و دیدم. ولی نمیدونم چندتا جنین انتقال دادن. فقط میدونم امروز همسری زنگ زده بوده کلینیک و گفتن جنین هایی که لقاح دادیم تو آزمایشگاه رشد کردن و فریز شدن. خدارو شکر. اگه این نشد لااقل یه چند تا فریزی دارم. 30 اردیبهشت اولین آزمایش بتا رو میدم. جزئیات عمل و روز شنبه رو تو ادامه مطلب گذاشتم. شنبه صبح رفتم زیفت. روز خیلی عجیب و درد ناکی بود. گفته بودم که دو سه روزه دل درد دارم. بخاطر تعداد فولیکولها و حجمشون دیگه داشتم میترکیدم. تا جمعه فقط شبها خیلی اذیت میشدم ولی شنبه دیگه رسما به مرز انفجار رسیده بودم. گفته بودن ساعت 6:30 صبح اونجا باشیم. ما هم کله سحر راه افتادیم و شش و ربع رسیدیم...
15 ارديبهشت 1392

چهارشنبه و سونوگرافی دوم

چهارشنبه روز زن بود. این گل تقدیم به همه زنها و مادرای عزیز و همه دوستای عزیزم. ما هم یه برنامه از قبل تعیین شده داشتیم واسه این روز؛ مراجعه به کلینیک نوید برای سونوگرافی دوم. چهارشنبه روز سیزدهم پری بود و باید میرفتیم تا یه بار دیگه اندازه فولیکولها رو کنترل کنن. طبق معمول اول صبح خودمونو رسوندیم اونجا و بعد از تکرار آزمایش خون و مشاوره های روتین حدود ساعت یازده من تونستم سونو بشم. خدارو شکر همه چی طبیعی و خوب بود. تا وقت عمل تعیین بشه و داروهای جدید و بگیریم ساعت یک و گذشته بود.  تو یکساعتی که منتظر بودیم جدول زیفت من و تحویل بدن نشستیم و سخنرانی خود دکتر صاحب کشاف رو گوش کردیم. یه جلسه بود با زن و شوهرایی که بچ...
13 ارديبهشت 1392

ماجراهای من

دیروز صبح رفتیم کلینیک نوید. باز از من آزمایش خون (CBC) گرفتن و مثل دفعه قبل دستم و داغون کردن. آخرشم سرنگ و کشیدن بیرون و از دست دیگم نمونه گرفتن. بعد از آزمایش دوباره رفتیم مشاوره و یه پرونده برای زیفت پر کردیم و بخش آز اسپرم هم یه مشاوره ای شدیم و رفتیم برای سونو. تو حسابداری هم فرمودند که هزینه عمل نسبت به قبل از عید 700هزار تومن ناقابل گرونتر شده. بعد از درآوردن لباسام رفتم روی تخت و این دفعه نمیدونم چرا اینقدر دردم گرفت. شاید بخاطر این بود که صبح تو نمونه گیری باعث شده بودن دوباره فشارم بیفته. خانوم دکتر که میگفت و دستیارش مینوشت من شنیدم که گفت ضخامت دیواره آندومتر 5.8 تعداد 5 تا فولیکول هم این سمت هست. راستش خیلی ناراح...
5 ارديبهشت 1392

عوارض

اطلاعاتی در مورد داروهایی که تا حالا مصرف کردم و عوارضی که خودم باهاشون روبرو شدم و اینجا مینویسم. شاید برای همه جالب نباشه. ولی مخصوصا به کسانیکه ااین پروسه رو طی میکنن توصیه میکنم مطالعه کنند. سیپروترون کامپاند: عوارضی که من باهاش درگیر شدم: فراموشکاری و حواس پرتی، خشکی دهان، افزایش وزن، بزرگ و دردناک شدن سینه ­ها. توصیه میکنم در مدتی که این دارو رو استفاده میکنید رانندگی نکنید. موارد مصرف‌ : اين‌ دارو در درمان‌ آكنه‌مقاوم‌ به‌ آنتي‌بيوتيك‌ها درزنان‌ و يا زناني‌كه‌ در ضمن‌ درمان‌ آكنه‌ تمايل‌ به‌ استفاده‌از داروهاي‌ ضد بارداري‌ ...
29 فروردين 1392

جدول زیفت

سری اول داروهایی رو که باید مصرف کنم در قالب یه جدول مرتب کردم. اگه دوستی پیش دکتر صاحب کشاف میره و همین داروها رو داره مصرف میکنه میتونه این فایل و که برنامه منظم شده استفاده از داروهای سری اوله رو پرینت بگیره. من خودم هر شب که دارویی رو مصرف کردم تو خونه ی جلوی اون دارو علامت میزنم یادم نره.     دریافت فایل و آدرس دکتر صاحب کشاف     لینک دانلود:   http://uplod.ir/8j8srycet6mf/ZIFT.xlsx.htm   فایل تو محیط اکسل آماده شده اینم از آدرس و شماره تلفن دکتر حمید صاحب کشاف (کلینیک نازایی نوید) برای دوست عزیزی که خواسته بود:   آدرس: شهرک غرب فاز 7 شرقی توحید 1 پلاک 113 &...
19 فروردين 1392
15449 0 10 ادامه مطلب

قدم قدم

عزیز مامان برای رسیدن به تو تقریبا دوماه دیگه مونده. امروز روز چهارم دوره جدیدمه. اگه خدا یاری کنه و همه چی خوب پیش بره از هشتم نهم فروردین میتونم داروهامو شروع کنم و ماه بعد برم برای زیفت. این دوماه هم زود گذشت هم دیر.
11 اسفند 1391

داروهای آماده سازی میکرو

سلام. این چند روزه بخاطر استرس امتحانات و چیزای دیگه دل و دماغ آپدیت کردن وبلاگو نداشتم. بنابر دلایلی هم مجبور شدم زودتر مرخصی مو قطع کنم و برگردم سرکار. شنبه قرار بود بریم دکتر تا هم داروها رو بگیریم و هم جدول زیفتو. ساعت چهار بعد ازظهر همسری اومد دنبالم. سرچهارراه نواب قرارگذاشته بودیم. اول رفتیم داروخونه. یک میلیون و نیم ناقابل  دادیم واسه داروها که گفتن بعد از ماه اول که داروها تموم شد باید دوباره یه سری دیگه دارو بگیرم که حدود 700-800 تومن هم پول اونا میشه. (داروها باید تو یخچال نگهداری بشه) داروها رو گرفتیم و رفتیم بالا برای توجیه که بگن چه دارویی رو باید چطوری و چه زمانی مصرف کنیم. یه خانم دکتر جوون اومد و شروع کرد ...
2 بهمن 1391

بعد از عمل

دیروز یه کم حالم بهتر بود. خیالم راحت شد که دیگه دارم خوب میشم اما بعدش دوباره شروع شد. موقع عمل فکر کنم کسی که لوله تنفسی مینداخته وارد نبوده. آخه از روی زبونم تا ته گلوم زخم شده. انقدر این چند روز سرفه کردم که بخیه هام کشیده می شد و دلم درد میگرفت. دیروزم که یه کمی سر پا موندم و زیاد نشستم دوباره به خونریزی افتادم. دوباره رفتم تو استراحت مطلق تا زخمام بسته بشه.   اگه یه موقع مجبور شدید لاپراسکوپی کنید بعدش خیلی استراحت کنید. مخصوصا اگر مثل مال من از رحمتون نمونه پاتولوژی هم گرفته باشن. به خاطر این تیکه برداری معمولا یک هفته تا ده روز خونریزی خواهید داشت.   از همه بدتر اینه که شکمم خیلی ورم کرده. مثل خانمایی که ت...
23 دی 1391